محمدرضا طورانی
آینده پژوه و استاد دانشگاه
مطبوعات، بهعنوان مهمترین ابزار توسعه متوازن و پایدار، همچنان نقش مهمی در گردش آزاد و مسئولانه اخبار و اطلاعات و تربیت نسلهای مطالبهگر در راستای منافع ملی دارند. یکی از نکات اساسی در این میان، اقتصاد مطبوعات است. اصولاً مطبوعات نیازمند نیروهای آموزشدیده، مجرب و حرفهای هستند، و مدیران آنها باید در فضای رقابتی سنگین، بیشترین هزینهها را برای جذب نیروی انسانی بپردازند. از سوی دیگر، با توجه به شرایط اقتصادی جامعه و هزینههای چاپ و نشر، قیمت تمامشده یک رسانه مکتوب با هیچ منطق و توجیه اقتصادی قابل تحمل نیست.
در حقیقت، مدیران و روزنامهنگاران رسانههای مکتوب را باید بهعنوان نیروهای وفادار و فداکاری تلقی کرد که بدون چشمداشت در حال خدمت هستند. علاوه بر این، شرایط تحمیلشده ناشی از همهگیری کرونا، بحرانهای اقتصادی بسیاری از جراید را تشدید کرد که آثار آن هنوز هم بر اهالی مطبوعات سایه افکنده است.
همچنین، گسترش شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای متعدد به رقبای جدی برای مطبوعات تبدیل شدهاند. تغییرات نسلی و پیچیدگیهای نسلهای جدید نیز بر این وضعیت تأثیر گذاشته و کسبوکار مطبوعات را تحتالشعاع قرار داده است. در عین حال، قوانین و مقررات دولتی نیز هر از چند گاهی اقتصاد مطبوعات را با چالشهایی مواجه میکنند.
به عنوان مثال، در دولت آقای روحانی سیاست حذف آگهیهای دولتی پیگیری میشد که با حذف آگهیهای مزایدات و مناقصات، منابع مالی مطبوعات محدود میشد. این سیاست اما با ورود مستقیم آقای جهانگیری متوقف شد. یا در سال ۱۳۹۶، آگهیهای قضایی و انحصار وراثت از مدار مطبوعات خارج شدند. بیشترین آسیب از این تغییرات، متوجه جراید و روزنامههای استانی و محلی با قدرت مانور اقتصادی کمتر بود. این تغییرات، درآمد محدود این نشریات را که باعث اشتغال جوانان در شهرهای کوچک میشد، از بین برد و یکی از دلایل اصلی افزایش بیکاری و مهاجرت به کلانشهرها شد.
این مشکلات، پایههای توسعه همگن و متوازن کشور را نیز به واسطه عدم چرخش مناسب اطلاعات و آگاهی در مناطق مختلف تضعیف کرده است. بسیاری از نشریات تخصصی نیز با بحرانهای مشابهی روبهرو هستند. هرچند تیمهای مطبوعاتی در فضای رقابتی رسانهای با خلاقیت و نوآوری به تولید محتوا میپردازند، اما همراهی و حمایت دستگاههای حاکمیتی و دولتی برای بقای این نشریات ضروری است.
اهالی مطبوعات در کشور ماندهاند زیرا عاشق ایران هستند. این عشق و وفاداری را باید با برگزاری جلسات متعدد و دورهای با مسئولان جراید تقویت کرد. صنعت رسانه همچون صنعت خودرو و مسکن با بسیاری از شاخههای اقتصادی و مالی در ارتباط است و عدم توجه به آن میتواند بخش بزرگی از جامعه را دچار مشکل کند.
جای تأسف است که اگر سهم اندکی از کمکهای مالی که به صنایع خودرو و فوتبال اختصاص مییابد به رسانهها اختصاص داده شود، اثرات مثبت کوتاهمدت و بلندمدت آن در بخش فرهنگ، آموزش، توسعه و بینالملل بهوضوح قابل مشاهده خواهد بود.
همه کشورهای توسعهیافته مسیر پیشرفت خود را از طریق رسانه و مطبوعات طی کردهاند و بسیاری از آنها دارای مطبوعاتی تأثیرگذار حتی در عرصه بینالمللی هستند.
هرگونه وضع قوانین که محدودیتهای مالی و اقتصادی بیشتری بر پیکر نحیف مطبوعات تحمیل کند، باید با پیوستهای اجتماعی، سیاسی و امنیتی همراه باشد. نباید مطبوعات را دچار اضطراب و دغدغههای اقتصادی کنیم. این رابطه باریکتر از مو را باید تقویت کنیم، نه اینکه با قیچی آن را قطع کنیم.
پینوشت:
“در شرایطی که بعضی به دنبال حذف آگهیهای ثبتی از مطبوعات هستند، باید پرسید آیا چنین اقداماتی راهی به سوی کاهش شفافیت و تضعیف رسانهها خواهد بود؟”
“سیاستهای اخیر در حذف آگهیهای ثبتی، بهویژه در جراید محلی، ممکن است عملاً به خاموشی بخشی از مطبوعات مستقل بیانجامد.”